من او را رها كردم و در جلوي او زانو زدم. من انگشتان پاي او را به دهانم نزديك كردم و يكي بعد از ديگري شروع كردم که آنها را مك بزنم. او و من در حال مكيده شدن انگشتان پايش به همديگر نگاه ميكرديم. برروی صورت او پوزخندی نقش بست. پس از پنج دقيقه پاي او كاملا تميز ليس زده شده بود. من به بهترين نحو آنها را ليس زدم، بين انگشتان پا و مخصوصاً كف پاها را ...
داستان کامل را در وبلاگ عاشق پا دنبال کنید
*البته این وبلاگ زیبا با داستان های شهوت انگیز فوت فتیشی، متاسفانه در بلاگفا درست شده، هیچ بعید نیست زمانی که شما این لینک را باز می کنید، وبلاگ دوست خوش سلیقه ما توسط بلاگفا حذف شده باشه.
No comments:
Post a Comment